پیمان

سکوت علما، سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده [نهج البلاغه : خطبه ۳]

پیمان

سکوت علما، سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده [نهج البلاغه : خطبه ۳]

پیمان

خدا در قرآن - ۰

سه شنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۲، ۰۶:۳۱ ب.ظ

فکر کنم ۴، ‌۵ سال پیش بود که با عطشی فراوان دنبال راه‌های مختلف اثبات وجود خداوند آفریننده و پیش برنده‌ی تمام موجودات می‌گشتم. 

در ذهنم پرسش‌های بسیاری می‌چرخید؛ آفریننده‌ یا آفریننده‌هایی برای این جهان وجود دارد؟ این آفریننده‌ها چندتایند؟ چگونه هستند؟ آیا جهان را آفریده‌اند و آن را به حال خود رها کرده‌اند؟ بعد از مرگ چه اتفاقی می‌افتد؟ این خدا یا خدایان جهان را چگونه آفریده و چه انتهای متصوری‌ (در صورت وجود) برای آن در نظر گرفته‌اند؟ آیا راه بهینه‌ای برای زندگی در این جهان وجود دارد؟ و ...

با مطالعه‌ی کتاب‌های مختلف، اثبات‌های ادعایی متفاوت و تقریر‌های متفاوت‌ترِ هر یک، به صورت اثباتی در وجود خداوندِ آفریننده‌ی پیش برنده‌ای که تمام جهان، آفرینش اوست و این جهان لحظه‌ای بدون رسیدگی او پابرجا نمی‌ماند و سرتاپا وابستگی به اوست، رسیدم! البته به زعم خودم. 

برای خواندن این اثبات به این لینک مراجعه کنید.

البته حالا که نگاه می‌کنم بخش آخر اثبات که درباره‌ی اثبات یگانگی خداوند است کمی نَچسب است و امیدوارم که در آینده‌ای نه چندان دور اثبات بِچَسب تری!  برای این بخش ارائه کنم.

و اما بعد. موضوع این نوشته، خدا در قرآن؛ چند وقتی است با خود می‌گویم که اگر قرآن مدعی ارائه‌ی پاسخ به تمامی پرسش‌هاست، پس حتما باید پاسخ درخوری برای این پرسش (وجود خدا و کیفیت وجود او)، داشته باشد.

طبق انتظار پیشینی، دیدم که قرآن حرف‌های زیادی در این زمینه زده است.

در اینجا آیاتی که مشخصا در همین زمینه هستند را می‌آورم:

۱ - آیه‌ای درباره‌ی لزوم عقلی وجود آفریننده یا آفریننده‌هایی برای جهان:

- أَمۡ خُلِقُواْ مِنۡ غَیۡرِ شَیۡءٍ أَمۡ هُمُ ٱلۡخَٰلِقُون؟ * 

أَمۡ خَلَقُواْ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۚ بَل لَّا یُوقِنُونَ (طور: ٣٥ و ٣٦)

 

یا ایَّها النّاس اَنْتُم الفُقَراءُ إلَی اللّه وَاللّه هُوَ الغَنیِ الحَمید (فاطر: ١٥)

 

۲- آیاتی درباره‌ی اثبات یگانگی آفریننده:

- یَٰصَٰحِبَیِ ٱلسِّجۡنِ ءَأَرۡبَابٞ مُّتَفَرِّقُونَ خَیۡرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ (یوسف: ۳۹)

 

- مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا کَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ إِذٗا لَّذَهَبَ کُلُّ إِلَٰهِۭ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ (مؤمنون: ٩١)

 

- لَوۡ کَانَ فِیهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا یَصِفُونَ (أنبیاء: ٢٢)

 

با بررسی‌های اولیه، آیات بسیار دیگری نیز هستند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم به این موضوع پرداخته‌اند، اما آیات بالا شکل استدلالی دارند. به این معنا که برای اثبات گزاره‌ای مشخص، مقدماتی بدیهی را در نظر گرفته‌اند و با استفاده ار اصولی منطقی به نتیجه رسیده‌اند.

امیدوارم با بررسی دقیق آیات بالا، بتوانم به اثبات‌های دقیقی برسم.

  • حسین اسمعیل زاده

حضرت قرآن

چهارشنبه, ۱۰ آبان ۱۴۰۲، ۱۲:۵۴ ق.ظ

عروس حضرت قرآن، نقاب آنگه براندازد/

که دارالملک هستی را مجرد بیند از غوغا

سنایی

  • حسین اسمعیل زاده

اثبات وجود خدا - ۲

سه شنبه, ۲ آبان ۱۴۰۲، ۱۲:۵۳ ب.ظ

بسم الله الرحمان الرحیم

   در مقاله اثبات وجود خدا یک اثبات سه بخشی برای اثبات وجود خداوند خالق و پرورنده‌ی همه چیز، آورده‌ام. اخیرا دوستی پیدا کرده‌ام و ایشان لطف کردند و مقاله‌ی بنده را مطالعه کردند. بعد از چند بار خواندن، ایراداتی به بخش سوم اثبات آورده شده وارد دانستند.

   به همین دلیل، بنده تحریک شدم تا اثبات خود را دوباره نگاه کنم. برای خودم نیز بخش سوم کمی مبهم و نادقیق به نظر رسید.

اول، صورت بخش سوم را اینجا می‌آورم:

   "قضیه یکتاییِ چیزِ مستقل- تنها و تنها یک چیزِ مستقل وجود دارد که دلیل هستی تمامی چیزها است.

 

   اثبات- برای اثبات این قضیه از برهان خلف استفاده می ­کنیم.

 

   فرض کنید دو چیز مستقل وجود داشته باشند. این دو در صفت استقلال مشترک هستند. برای اینکه این دو از هم متمایز باشند، برای هر کدام از آن‌ها، غیر از صفت استقلال، یک صفت دیگر وجود دارد. اسم صفت نامشترکِ چیزِ مستقلِ اول را، صفت «الف» و اسم صفت نامشترکِ چیزِ مستقلِ دوم را، صفت «ب» می‌ نامیم. حال این دو صفت الف و ب یا چیزهایی مستقل هستند و یا چیزهایی وابسته. اگر وابسته باشند که نشان دهنده‌ ی وابسته بودنِ دو چیزِ مستقلِ مفروض خواهد بود و فرض مستقل بودن آنها نقض شده و در نتیجه صورت قضیه اثبات می‌ شود. اما اگر دو صفت الف و ب، چیزهایی مستقل باشند، باز هم نشان دهنده‌ ی وابسته بودن چیزهای مستقل مفروض در اول اثبات خواهد بود، چرا که آن چیزها به دو صفت مستقل (استقلال و یک صفتِ الف یا ب) وابسته اند و باز فرضِ برهان خلف نقض شده و صورت قضیه اثبات می ‌شود. #"

 

اصلاحیه:

   اول نکته‌ای را دباره‌ی برهان خلف بگویم: در برهان خلف ما فرض می‌کنیم که عکس صورت قضیه برقرار باشد و سپس نشان می‌دهیم برقراری عکس صورت قضیه محال است. در نتیجه صورت قضیه برقرار خواهد بود.

   در ادمه، اثبات را به شکل درستی می‌آورم:

 

   "قضیه یکتاییِ چیزِ مستقل- تنها و تنها یک چیزِ مستقل وجود دارد که دلیل هستی تمامی چیزها است.

 

   اثبات- برای اثبات این قضیه از برهان خلف استفاده می ­کنیم.

 

   صورت برهان خلف: فرض کنید دو چیز مستقل وجود داشته باشند.

   این دو در ویژگی استقلال، مشترک هستند. برای اینکه این دو از هم متمایز باشند، باید برای حداقل یکی از آن‌ها، غیر از ویژگی استقلال، یک ویژگی دیگر وجود داشنه باشد (چرا که درغیر اینصورت، آن  دو چیز یکی خواهند بود و دو چیز مستقل وجود نخواهد داشت). اسم ویژگی نامشترکِ چیزِ مستقلِ اول را، ویژگی «الف» می‌‌نامیم.

   حال این ویژگی الف یا چیزی مستقل است و یا چیزی وابسته.

   اگر وابسته باشد که نشان دهنده‌ ی وابسته بودنِ چیز اول خواهد بود و فرض مستقل بودن آن نقض می‌شود و تنها چیز دوم آفریننده و پروردگار مستقل خواهد بود. در اینصورت با نقض صورت برهان خلف، صورت قضیه اثبات می‌شود.

   حالت دیگر این است که ویژگی الف، چیزی مستقل باشد. در اینصورت وجود دو چیز مستقل به وجود حداقل یک چیز مستقل دیگر می‌انجامد. برای اینکه چیز الف از دو چیز یاد شده قابل تمییز باشد، باید بین او و هر کدام از دو چیز دیگر، یک ویژگی متمایزکننده وجود داشته باشد. یعنی وجود ۳ چیز مستقل به وجود ۵ چیز مستقل می‌انجامد. همین‌طور که پیش برویم وجود دوچیز مستقل (یا به اصطلاح فلاسفه واجب الوجود) به وجود بینهایت چیز مستقل می‌انجامد. به بیان دیگر برای وجود دو چیز مستقل باید همه چیزهایی که می‌دانیم و نمی‌دانیم، مستقل (واجب الوجود) باشند. در صورتی که حداقل در مورد خود می‌دانیم که موجودی وابسته‌ایم! (ممکن الوجود هستیم.) پس این مثال نقض نشان می‌دهد که همه‌ی چیزها مستقل نیستند و در نتیجه صورت برهان خلف نقض می‌شود.

   با توجه به نقض صورت برهان خلف در دو حالت گفته شده، اثبات می‌شود که تنها و تنها یک چیز مستقل وجود دارد!

  • حسین اسمعیل زاده

تعلیم التوصیف الله فی القرآن

دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۲، ۰۶:۱۲ ب.ظ

أعزم أن أعلم القرآن و أکسب منها ما أرید فی حیاتی من حیث الانفرادیة و الاجتماعیة، دنیویة و الاخرویة. إبتدأ هذا السبیل بتعلیم التوصیف الله فی الکتاب.

  • حسین اسمعیل زاده

چه باید کرد؟ - ۰

يكشنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۲، ۱۱:۱۱ ب.ظ

راستش این سوالی است که هرچند وقت یکبار از خودم یا دیگران می‌پرسم. امروز هم از استاد عزیزم این سوال را پرسیدم... ایشان طبق روال معمول چندبار قبلی که همین‌ سوال را پرسیده بودم، یک جواب بیشتر نداشتند: "آگاهی رسانی".

ایشان به من می‌گویند که بهترین کاری که الان می‌توانم برای بهبود وضعیت جامعه خودم انجام دهم آگاهی رسانی به مردم است؛ در حد خودم. 

آنچه را که فهمیده‌ام درستش چیست، به پدر و مادرم، همسرم، اطرافیانم، دوستانم و ... به شیوه‌ای صحیح انتقال دهم. سعی کنم درباره آن یک آگاهی جمعی ایجاد کنم تا مردم به خود بیایند و جلوی بیشتر مظلوم واقع شدن خود را بگیرند.

البته به نظر خودم باید برای آگاهی رسانی به دیگران، خودم در زمینه مورد نظر آگاه باشم. تا می‌توانم قرآن بخوانم و در آیات آن فکر کنم. عقل خود را بکار بیاندازم و استدلال‌های قرآن را بفهمم. قرآن را به چالش بکشم. خلاصه، متخصص قرآن شوم. چراکه قرآن ادعا می‌کند هم به همه‌ی سوالات پاسخ داده، هم مطلوب‌ها را نشان داده و هم راه‌های رسیدن به مطلوب‌ها را بیان کرده است.

شما را هم به خواندن قرآن، فکر کردن روی آیاتش و به چالش کشیدن آن دعوت می‌کنم. کتابی است با ادعاهای بسیار بزرگ!

  • حسین اسمعیل زاده

وفا و اعتماد

دوشنبه, ۲۳ مرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۵۵ ب.ظ

امروز نکته‌ی مهمی را از استادم یادگرفتم و آن اینکه باید همواره سَرِ قول و قراری که می‌گذارم بمانم و هیچ‌گاه زیرش نزنم. در واقع نکته اینجاست که یا نباید قولی داد و عهدی بست یا باید تا به آخرِ کار پیش رفت و این بسیار نکته مهمی است که تساهل و تسامح‌بردار نیست.

چرایی آن در این است که، در غیراینصورت اعتماد افراد به هم و اعتبار افراد نزد یکدیگر از بین می‌رود و موجب سست شدن کارها و اضمحلال روابط خانوادگی، کاری و اجتماعی خواهد شد.

پس از این به بعد همواره برای انجام هر کاری کاملا فکر کن و متفقهانه کاری را پیش بِبَر که اگر قرار شد سَرَت بِرَوَد، قولت نَرَوَد!!

  • حسین اسمعیل زاده

گوش‌هایی که نمی‌فهمند...

يكشنبه, ۲۲ مرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۰۶ ق.ظ

شاید وقایع اخیر ایران یک چیز را خوب نشان داده باشد: خیلی از ما ایرانیان گوش‌هایی داریم که قادر به گوش گردن نیستند.

اشتباه نکنید؛ ناشنوا نشده‌ایم... موضوع گوش کردن است و نه شنیدن!

این دو با هم تفاوت عمده‌ای دارند. یک وقت است که بحث از قدرت شنیدن صداهای مختلف است و وقتی بحث از توجه به صداهای مختلف.

چه بسا ناشنوایانی که قدرت فوق‌العاده‌ای در گوش کردن دارند! چراکه می‌توانند حرف‌های مختلف را تحمل کنند. درب فهمیدن حرف‌های مختلف و توجه کردن به آن‌ها را نمی‌بندند. فهم خود را "نمی‌بندند" و دهان خود را به حرف‌های نسنجیده "باز" نمی‌کنند!

به نظر بنده، وقایع اخیر و برخورد قشرهای مختلف مردم با یکدیگر نشان از کمبود عقلانیت و خوددرست‌پنداری کاذب بود و هست! به نظر می‌رسد تا نتوانیم و در واقع تا نخواهیم حرف‌های مختلف را بشنویم و تا تحمل گوش کردن به مخالف را در خود ایجاد نکنیم دچار بحران‌های زیادی خواهیم شد.

راه‌حل بسیاری از مشکلات، یکپارچه شدن مردم حول اهدافی یکسان است. پیش‌نیاز اصلی این یکپارچگی، توانایی بر برقراری ارتباط سالم و بالنده است.

پیش نیاز اصلی این ارتباطات نیز، "گوش کردن" است!

  • حسین اسمعیل زاده

مطالعات ریاضیاتی من

شنبه, ۲۱ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۴۹ ب.ظ
علاقه زیاد من به ریاضیات و اینکه احساس می‌کنم برای فهم بهتر جهان پیرامون نیاز شدیدی به یادگیری ریاضیات پایه و پیشرفته دارم، مرا بر آن داشت تا سالیان سال به دنبال سیری مطالعاتی در زمینه‌ی ریاضیات پیشرفته باشم.
در حال حاضر دو کتاب زیر را برای شروع مطالعات جدی ریاضیاتی خود انتخاب کرده‌ام:
کتاب اول که به صورت رایگان هم قابل دانلود است، اثری خوب و کوتاه درباره‌ی اثبات‌های ریاضی است. درباره‌‌ی اینکه فرمول‌ها و محاسباتی که با ریاضیات انجام می‌دهیم، چرا درست و قابل اعتمادند! چگونه می‌توان درست یا اشتباه بودن یک گزاره‌ی ریاضی را بررسی کرد؟ برای اثبات یا رد یک فرضیه از چه راه‌هایی می‌توان وارد شد؟
البته کتاب گفته شده مقدمه‌ی خوبی برای آشنایی با زبان ریاضیات و خصوصا زبان ریاضیات پیشرفته است.
کتاب دوم که برای علاقه‌مندان به ریاضی نیازی به توضیح ندارد و همه با حضرت رودین آشنایند! این کتاب مدخل خوبی برای ورودی به دنیای تحلیل ریاضی (آنالیز ریاضی) است. با توجه به مطالعاتم، آنالیز ریاضی پایه و اصل و اساس تمامی ریاضیات نوین است.
این معرفی کوتاه از دو کتاب تنها با تورق و کمی مطالعه حاصل شده است. امیداوارم بتوانم با مطالعه بیشتر مطالب مفیدی درباره محتویات هریک و ایده‌های اصلی آن‌ها ارائه کنم.
  • حسین اسمعیل زاده

بالعربیة

شنبه, ۷ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۲۰ ب.ظ

أرید أن أتعلم اللغة العربیة بأفضل طریقة. لهذا السبب، بدأت هذا القسم حتى أتمکن من تقویة لغتی العربیة من خلال ممارسة الکتابة، وربما أیضًا یمکننی إجراء اتصالات مع الناطقین باللغة العربیة فی العالم.

سورة آل عمران:

{بَلِ ٱللَّهُ مَوۡلَاکمۡۖ وَهُوَ خَیۡر ٱلنَّـٰصِرِینَ} (١٥٠)

  • حسین اسمعیل زاده

مسلمان باش!

سه شنبه, ۶ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۲۷ ب.ظ

سعی کن اسلام و مسلمانی‌ات مثل خمینی، اجتهادی و سیاسی باشد و رفتار و گفتارت الگو.
سعی کن مثل بهشتی همه‌ی گفته‌ها را بشنوی و بهترین را پیروی کنی‌.
سعی کن مثل چمران بدور از هیاهوهای سیاسی، تنها برای خدا کار کنی و مثل چمران بمیری.
سعی کن مثل صیاد، پرتلاش و بی‌وقفه جلو بروی.
خلاصه، سعی کن مسلمانی باشی که اسلام را به عنوان مکتب راهنمای عمل در زندگی فردی و اجتماعی یافته‌ای و در تمرین مسلمانی، لحظه‌ای از خودسازی و دگرسازی دست نکشی!!

  • حسین اسمعیل زاده