پیمان

سکوت علما، سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده [نهج البلاغه : خطبه ۳]

پیمان

سکوت علما، سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده [نهج البلاغه : خطبه ۳]

پیمان

چه باید کرد؟ - ۱

چهارشنبه, ۸ آذر ۱۴۰۲، ۰۲:۰۹ ب.ظ

خیلی وقت است که به این موضوع فکر می‌کنم که برای سیاست و حکمرانی این جامعه چکار از دستم برمی‌آید؟

اولین نکته‌ای که فهمیدم این بود که باید آن جامعه ایده‌آل مهدوی را در کشور وجود خودم، پیاده کنم. این حداقل کار و لازمه است.

اینجا نکته‌ای قابل تامل وجود دارد؛ این ساخت خویشتن هیچ پایان متصوری ندارد! پرداختن به خویشتن به این معنا نیست که خود را فارغ از اجتماع و در غاری مخفی کنیم و به نماز و عبادت بپردازیم! این ساختن خود در بستر اجتماع اتفاق می‌افتد. با رسیدن به این درجه از فهم است که توجهمان به جامعه جلب می‌شود و می‌فهمیم خودسازیِ کامل و اعلی بدون دگرسازی و اصلاح جامعه امکان پذیر نیست! 

اگر یک آدم مسلمان به قکر جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، نباشد، حتی نمازش (که جزو شخصی‌ترین مسائل است) هم کیفیت خود را از دست می‌دهد!

هر شخصی (چه مسلمان و چه غیرمسلمان) با اندک تفکری در احوالات خویش در می‌یابد که برای اصلاح وضع خویش، چاره‌ای جز اصلاح وضع اجتماع و در مقیاس بزرگتر، کل این زمین، ندارد! منتها هر شخص به اندازه توانش:

لا یکلف الله نفسا إلا وسعها 

توان ما آدم‌ها، وقتی متشکل می‌شویم و با هم برای یک ایده می‌جنگیم، بسیار افزایش می‌یابد. خیلی بیشتر از جمع توان‌های شخصی هر یک.

 

  • حسین اسمعیل زاده

اسلام

تشکیلات

حکومت

سیاست

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی