پیمان

سکوت علما، سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده [نهج البلاغه : خطبه ۳]

پیمان

سکوت علما، سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده [نهج البلاغه : خطبه ۳]

پیمان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی» ثبت شده است

زندگی اجاره‌ای

دوشنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۱، ۰۱:۴۳ ق.ظ

اولین برخوردم با این ترکیب وصفی - زندگی اجاره‌ای - زیاد خوشایند نبود، اما ضربه‌ای بسیار محکم به من وارد کرد که هنوز جایش درد می‌کند و هر وقت می‌خواهم کاری انجام دهم توجه می‌کنم که از مصادیق آن نباشم! به بیان بهتر اجاره‌ای زندگی نکنم.

روزی سرکار بودم و وقت نهار شده بود. شاید چند ماهی بود که شرکت به جای جدید نقل مکان کرده بود و نمک‌دان نداشتیم. نمک بود اما به صورت بسته‌ی نمک و با شکل نامناسب چه از لحاظ بهداشتی و چه از لحاظ مصرف. 

بچه‌ها با این موضوع کنار آمده بودند و همه به شکلی از آن استفاده می‌کردند، گرچه با سختی! هیج‌کدام دنبال این نرفته بودیم که مشکل را از اساس حل کنیم! راه‌حلش هم بسیار ساده بود، خریدن نمکدان! حالا یا ما اصلا توجه نکرده بودیم که داریم قاشق را دور سرمان می‌چرخانیم یا مثل همه‌ی کارهای دیگر در زندگی، دنبال سمبل کاری بودیم.

از قضا استادم هم با ما در شرکت هم سفره بود و این موضوع را دید. با ناراحتی شدید که به مرز عصبانیت رسیده بود گفت که این چه وضعی است، خب یک نمکدان بخرید، چرا همواره اجاره‌ای زندگی می‌کنید؟ 

از ترس استاد یکی از بچه‌ها فردا نمکدانی خرید! اما داستان برای من همان‌جا تمام نشد! هر وقت می‌خواهم کاری را سمبل کنم و دنبال حل اساسی و ریشه‌ایش نمی‌روم، این حرف مثل خوره به جانم می‌افتد.... زندگی اجاره‌ای!

نباید طوری زندگی کرد که کار را از خود ندانست. باید طوری زندگی کرد که انگار تا آخر دنیا آن کار قرار است باقی بماند. باید طوری کار کرد که هیچ‌گاه دچار خرابی نشود. انگار که قرار است تا ابد باقی باشد. اگر اینطور با مسائل روبرو شویم همواره به دنبال سرمنشاء مشکلات خواهیم بود و نه پیچاندن!

دیگر هیچ‌گاه نخواهیم گفت این موضوع را کاری نمی‌شود کرد، تو سعی کن از کنارش عبور کنی و گلیم خود را از آب بیرون بکشی. دیگر نمی‌گوییم سالیان سال است که کنکور هست و کاریش نمی‌توان کرد تو خودت خوب کنکور بده! (یا سربازی، بانک، شهرداری و ...) دیگر نمی‌گوییم «همینی که هست!» یا به قول آذری زبان‌ها «بودی کی وار!».

همینی که هست بی معنی می‌شود، چرا که دنبال راه‌حل اصلی خواهیم بود تا درست و مالکانه زندگی کنیم، نه اجاره‌ای و گذرا.

  • حسین اسمعیل زاده

از غلط گیر استفاده نکن!

جمعه, ۱۸ مهر ۱۳۹۹، ۰۵:۵۷ ب.ظ

معمولا در اثبات های ریاضی برای پروژه ارشد یا در راه اثبات هر سوالی (اعم از فلسفی، ریاضی و ..) اوقاتی پیدا می شود که تا چند صفحه جلو می روم و بعد می فهمم که نتیجه غلط است! نه تنها نتیجه بلکه برخی اوقات روند هم غلط است! خیلی از اوقات از غلط گیر استفاده می کنم و خطا ها را لاک می گیرم یا آن چند صفحه را می کنم و دور می ریزم. اما یکی از اساتید بنده در دانشکده برق دانشگاه خواجه نصیر، جناب آقای دکتر نکویی که با ایشان درس جالب و شیرین ریاضیات مهندسی پیشرفته داشتیم و بنده حقیر را با کتاب بسیار زیبای Mathematical Methods for Physicists اثر آقای Arfken آشنا کردند، همواره می گویند که دانشمندان بزرگ (مثل لاپلاس و نیوتون و ...) هیچ گاه از غلط گیر استفاده نمی کردند و خطاهایشان  را دور نمی ریختند! ایشان همواره می گویند که ایشان اصلا غلط گیر نداشته اند! (البته شاید چون هنوز آن موقع تکنولوژی غلط گیر نیامده بود! cheeky) یعنی همواره خطاهای خود را نیز نگاه می داشتند و دوباره و دوباره مرور می کردند تا مکان خطای خود را بیآبند و بالاخره اصلاحش کنند. 

این موضوع درباره ی هر کاری صدق می کند. ممکن است شما بعد از چند سال که هدفی را برای خود انتخاب کردید متوجه بشوید که هم هدف و هم راهی که آمده اید از ابتدا غلط بوده اند! حال در این موقعیت اصلا امکان پاک کردن هم وجود ندارد! پس شاید بهترین کاری که می شود کرد این است که با بررسی آن مراقبت کنیم که دیگر آن خطاها را مرتکب نشویم!

  • حسین اسمعیل زاده