پیمان

سکوت علما، سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده [نهج البلاغه : خطبه ۳]

پیمان

سکوت علما، سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده [نهج البلاغه : خطبه ۳]

پیمان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد» ثبت شده است

مشکل در همان جایی است که تو هستی

جمعه, ۲۰ خرداد ۱۴۰۱، ۰۷:۳۳ ب.ظ

همیشه برای اصلاح اقتصاد، سیاست و فرهنگ طرح‌های بلندبالا و دور و درازی به ذهنم می‌رسد. غافل از اینکه همیشه مشکل پیش روی جشمانم هست و از آن رویگردانم!

به طور مثال کارم به خیابان بهبودی تهران افتاده بود. همیشه‌ی خدا تقاطع این خیابان با خیابان آزادی بوی گند فاضلاب می‌دهد! مشکلی که باید حل می‌کردم پیش جشمم بود!

مثال‌هایش زیاد است... مثلا سربازی...

همیشه با دوستان و آشنایان از بدی‌های بسیار زیاد دو سال سربازی اجباری می‌گفتم و داد و فغانم بلند بود که چرا باید اینگونه باشد ولی تلاشی تشکیلاتی و سازمان‌یافته در جهت حل آن نکردم! باز هم مشکل پیش چشمم بود...

ساده‌تر از این موضوع در خانه و زندگی خودمان و در محله‌ی خودمان بسیار زیاد است! مشکلاتی که شهرداری‌های ایجاد می‌کنند مثل عدم آبیاری صحیح درختان و هدر رفت بسیار زیاد آب با روش‌های فعلی آن هم در شرایط کم آبی، عدم تفکیک زباله‌ها در خانه‌ی خودمان و همجنین در محله و ...

مشکلات بسیار زیادی درست پیش روی جشمانمان هست. ولی به علت خودخواهی و اینکه فقط دنبال این هستیم که کار خودمان راه بیافتد همواره می‌خواهیم آن‌ها را دور بزنیم و اگر شخص دیگری نتوانست به ما ربطی ندارد! به درک! لابد مثل ما زرنگ نبوده! 

نه خیر برادر عزیز، او مثل شما پول نداشته که کلاس کنکور ثبت نام کند وگرنه رتبه‌اش ده برابر از تو بهتر می‌شد! کنکور را تو که می‌توانی به نحوی رد می‌کنی اما او نمی‌تواند! تو که می‌توانی، باید به حال همه فکر می‌کردی که آیا این کنکور بی‌عدالتی در حق همه هست یا نه؟ ولی با خود گفتی من که گذراندم، الان هم دارم کیفش را می‌کنم... گور بابای بقیه!

اما نگران نباش... این پیچاندن‌ها موقت است در زندگی این‌ها روی هم جمع می‌شود و گریبانت را می‌گیرد! آن روز، آن قدر قوی است که با یک ضربه تو را از پای در می‌آورد! آن جا دیگر دعا هم فایده ندارد!  و این سنت خدا است که از دهان محمد بیرون آمده:

«... چون امر به معروف و نهى از منکر انجام ندهند و از اهل بیت گزیدۀ من پیروى نکنند،خدا اشخاص شرور ایشان را بر آنان چیره مى‌فرماید و در آن حال نیکان ایشان هم که دعا کنند،مستجاب نمى‌شود.»

روضة الواعظین  ,  جلد۲  ,  صفحه۴۲۰ 

  • حسین اسمعیل زاده

درد اصلی

شنبه, ۳۰ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۴۶ ب.ظ

امروز ظهر پیرزنی را دیدم که چادر به سر در پیاده‌رو کنار بساطی نشسته بود. یک تراول پنجاهی، از اینها که رنگش به قرمز می‌زند و نسبتا چاپ جدیدی دارد، دستش گرفته بود و از یکی از عابران میپرسید که این اسکناس چیست؟ لابد فکر می‌کرد کسی پول تقلبی به او داده و کاغذ بی ارزشی است. حتی نمی‌دانست که این کاغذی که دستش گرفته یک تراول پنجاهی است.
از او دو بسته‌ی کوچک اسپند خریدم، بسته‌ای ۵ هزارتومان. در حین خرید یک خانم چادری برایش یک بسته نان شیرمال تازه آورد، از نان فروشیِ همان حوالی خریده بود. قبلش خانمی با بچه‌اش آمده بود تا از او چیزی بخرد.
موقعی که از پیش پیرزن برخاستم تا به راهم ادامه دهم، به این فکر می‌کردم که شاید آن پنجاهی را هم آدم خَیّری به او داده و در قبالش چیزی از او نخریده است.
اما چه فایده، این پولهای ما تنها مدت کوتاهی مثل مُسَکّن درد او را می‌خواباند. اصل درد برجای خود باقی است. هیچ‌گاه درد با مُسَکّن حل نمی‌شود، بلکه تخدیر می‌شود و برای مدت کوتاهی فراموش. امثال من هم از لحاظ روحی خود را ارضاء می‌کنیم که چه کار خوبی کردیم و چه آدم خوبی هستیم... شاید نیّتِمان تنها ارضای خواسته‌های هوای نفس خودمان باشد. اصل دعوا جای دیگری است که خیلی از ما جرئت ورود به آن را نداریم.

  • حسین اسمعیل زاده