یکی از سوال هایی که همواره ذهن من را درگیر کرده این سوال است که معیار انتخاب شغل چیست؟
نیاز جامعه؟ توانایی های خودت؟ و یا علاقه هایت؟
شاید خودخواهانه باشد اگر تنها علاقه ها را به عنوان معیار در نظر بگیریم. از طرفی جامعه نیازهای متنوع و گسترده ای دارد. توانایی ها نیز به مرور زمان و با تمرین زیاد بدست می آیند.
ولی همه میدانیم که بعضی افراد در برخی زمینه ها (مثلا محاسبات ریاضی یا حافظه بصری و ...) استعداد خاصی دارند. از طرفی علاقه ها با برخورد با موقعیتهای مختلف و انسانهای مختلف و مقایسه ی اینها با هم شکل می گیرند. همچنین برخی نیازهای جامعه کاذب هستند و یا در الویت نیستند.
خب آخرش که چه؟ من چکاره بشوم؟
به نظر میرسد افراد در کارهایی که به انجام آنها علاقه مندند موفق تر عمل میکنند.
من معمولا با کنار هم قرار دادن این گزاره آخر با سایر واقعیت های موجود (توانمندی ها و نیازهای واقعی جامعه) به این جمع بندی میرسم که:
«به نظر میرسد کاری را باید دنبال کنم که به آن علاقه دارم، به شرطی که از نیازهای اصلی جامعه باشد و استعداد حداقلی در موضوعات اصلی آن داشته باشم.»
البته یک شرط صفرمی را (مثل قانون صفرم ترمودینامیک!) همواره باید در نظر داشت:
«اگر جامعه در شرایط جنگی قرار نداشته باشد!».
دیدگاهها (۴)
OMID MD
۳۱ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۴۱
به ماهم سربزنید
محمدحسن شهبازی
۳۱ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۱۳
اسی وبلاگتون میخونما...
به قول یارو گفتنی:
Big brother is watching you!
پاسخ:
۱ شهریور ۹۹، ۰۰:۲۱
.
۱۰ دی ۰۱ ، ۲۱:۵۳
سلام
بنظرتون تعادل بین درس و کار چجوریه ؟
پاسخ:
۱۳ دی ۰۱، ۱۹:۲۶
.
۲۳ خرداد ۰۲ ، ۰۳:۵۸
سلام
به نظر شما اگر بخواهید چند موضوع را مطرح کنید که دانش حداقلی اش را بچه های برق داشته باشند و نیاز جامعه هم باشد و در شرایط صفرم نیز صدق کند چه چیزهایی ست.؟