تفکرات قرآنی - سوره جن - ۱

تفکرات قرآنی - سوره جن - ۱

حالا چرا سوره جن؟ اسمش که ترسناک به نظر می‌رسد!

دلیلش برمی‌گردد به آیاتی از این سوره که مشتقی از سه حرف اصلی «ق س ط» در آن بکار رفته است.

تصمیم گرفتم که به عنوان تمرین عربی (چون نزدیک به سه ماه است که در معهد الضاد دارم عربی میاموزم) و تمرین تدبر در قرآن این سوره را انتخاب کنم (خود این واژه تدبر هم عجب واژه خوبی برای تفکر است!) را انتخاب و بررسی کنم.

 

آیه اول این سوره عبارت است از:

«قُلۡ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ ٱسۡتَمَعَ نَفَرࣱ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَقَالُوٓاْ إِنَّا سَمِعۡنَا قُرۡءَانًا عَجَبࣰا»

 

یکی از علایق همیشگی من، بررسی نحوی و صرفی آیات قرآن بوده است.

بیایید از این آیه شروع کنیم:

  1.  قُلۡ: فعل امر است و به معنای «بگو». ظاهرا خداوند یا ملائکه به پیامبر اعلام می‌دارند که آنچه در ادامه می‌آید را بگوید (به چه کسی؟ برای چه؟)
  2. أُوحِیَ: این فعل به صورت مجهول بکاررفته است و معنای آن می‌شود: «وحی شده است.»
  3. إِلَیَّ: این عبارت، یک ترکیب اضافی است که از جمع دو کلمه إلى و ی تشکیل شده است و به معنای «به سوی من» یا «به من» معنا می‌شود.
  4. أَنَّهُ: ترکیب أَنَّ و هُ، یعنی تا اینجا می‌خواهد بگوید که بگو به من وحی شده است «که آن وحی» عبارت است از... (در ادامه آورده شده است!)
  5. إسۡتَمَعَ نَفَرࣱ مِّنَ ٱلۡجِنِّ: إسۡتَمَعَ ىر باب افتعال است و به معنای طلب شنیدن یا بهتر است بگوییم به معنای گوش فرا دادن بکار رفته است. در واقع یک وقتی است که شما عامدا به چیزی گوش می‌دهید و قصد می‌کنید که به صدا یا آوایی گوش کنید به این حالت می‌‌گوییم «گوش فرا دادن» (در عربی إستماع) و وقتی است که چیزی به گوش شما می‌خورد و قصد یا عمدی در گوش دادن ندارید (در عربی سماع). اینجا قرآن بیان می‌دارد که «گروهی» (نفر) از جنیان گوش فرا دادند... اما به چه؟ مفعول فعل گوش فرادادن، نیاورده شده است... فعلا!
  6. فَقَالُوٓاْ إِنَّا سَمِعۡنَا قُرۡءَانًا عَجَبࣰا: پس گفتند (فَقَالُوٓاْ): قطعا ما (إِنَّا) شنیدیم (سَمِعۡنَا: به گوشمان خورد!) خواندنی‌ای (قُرۡءَانًا) شگفت انگیز! در این عبارت، مفعول جمله قبلی نیز مشخص می‌شود: خواندنی‌ای شگفت‌انگیز!

حال نکته‌ای که در این آیه خیلی ذهن من را به خود مشغول داشت این بود:

- چرا در ابتدا می‌گوید گروهی از جن به قرآن گوش فرا دادند و سپس از زبان اجنه می‌گوید که آوای خواندنی عجیبی به گوشمان خورد (نه اینکه گوش فرا بدهیم) ؟! 

 

بیایید کمی قضیه را سینمایی کنیم... به نظرم سناریو اینگونه بوده است که پیامیر داشته‌اند جایی قرآن تلاوت می‌کردند. از قضا، گروهی از اجنه از همان مکان رد می‌شدند. صدای شگفت‌انگیزی به گوششان می‌خورد (سمعنا) ... سپس برای تحقیق بیشتر از این صدا، منبع آن را می‌یابند و به آن گوش فرا می‌دهند (استماع) و خدا دارد حال این دسته از اجنه را بیان می‌کند! 

 

برای من این تعبیر، تعبیر قانع کننده و جالبی بود! موضوع مهم، استماعِ آیات قرآن بوده است و نه سماع آن! پس اول موضوع مهمی را که می‌خواهد در قالب وحی به پیامبر اطلاع دهد را میآورد و سپس فرآیند این اتفاق را توضیح می‌دهد. می‌گوید گروهی از جنیان، این خواندنی‌ای که ما به تو عطا کردیم را شگفت‌انگیز یافتند و این بعد از با دقت گوش فرا دادن به آن بود، اما فرآیندش اینگونه بود که اول به گوششان خورد و سپس چون به نظرشان جالب آمده بود به استماع آن پرداختند!

۰ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پیمان
آخرین مطلب
پیوندها
بایگانی